بصیرت، ثابتقدم ماندن در امامت و حسن تعهد به انجام وظیفه در قبال امام زمان امری است که بارها و بارها در تاریخ شیعه و در دوران پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام سنگ محکی برای شیعیان و دوستداران واقعی آل الله شده است.
نقل شده است سامرا دچار خشکسالی شد و خلیفه وقت دستور داد مردم از شهر بیرون بروند و نماز باران بخوانند. مردم سه روز نماز خواندند، اما باران نیامد، در روز چهارم جاثلیق بزرگ مسیحیان به همراه تعدادی از مسیحیان و راهبان به صحرا رفتند تا برای نزول باران دعا کنند. در میان اینان راهبى بود که چون دست به دعا برداشت، از آسمان باران بارید. مسیحیان، در روز دوم نیز بیرون رفتند و پس از دعای آن راهب، باران بارید. در نتیجه این واقعه، بسیاری از مردم دچار شک و تردید شده و تعجب کردند و حتی برخی به دین مسیحیت میل پیدا کردند.
خلیفه شخصی را نزد امام حسن عسکرى (علیهالسلام) فرستاد در حالی که او زندانی بود. او را بیرون آوردند و به او گفتند: به فریاد امت حدّت برس. دین جدت دارد از دست میرود و مردم به مسیحیت گرایش پیدا کردهاند. امام (علیهالسلام) فرمودند: من فردا بیرون میروم و انشاءالله شک مردم را برطرف میکنم. جاثلیق در روز سوم و در حالی که راهبان با وى بودند، بیرون رفت. امام نیز با تعدادی از اصحاب خود به بیرون رفتند، پس چون امام آن راهب را دیدند، دستور دادند دست راست آن راهب را باز کنند و آنچه در میان دو انگشت او است، بیرون بیاورند. از میان دست راهب، یک استخوان سیاهى را بیرون آوردند. آنحضرت استخوان را گرفتند و فرمودند: این استخوان از سرزمینی که مقبره انبیاء الهی در آن بوده به دست آمده است و توسل به آن سبب استجابت دعا شده است.
نظرات شما عزیزان: