مجید زرگوشی، برادر شهید حمید زرگوشی بیان داشت: یکی از دوستان و همرزمان حمید میگفت به کامیاران اعزام شده بودیم، آذر سال ۶۴ به طرز باور نکردنی سرد بود، استخوانها تاب تحمل سرما را نداشتند و برف بیامان به زمین اجازه نفس کشیدن نمیداد، یک روز پیش از آغاز عملیات، من و حمید به بازار کامیاران رفتیم تا اقلام مورد نیازمان را تهیه کنیم، مردم جز برای انجام امور ضروریشان از خانه بیرون نمیآمدند، در گوشهای از بازار کامیاران، پیرمرد سیگار فروشی کز کرده و از شدت سرما در خود مچاله شده بود.
وی ادامه داد: شهید زرگوشی از دیدن این صحنه بسیار متاثر شد، به سوی پیرمرد مذکور روانه شد من نیز در همراهی او به مقصدی که نمیدانستم کجاست روانه شدم، به نزدیک پیرمرد که رسیدیم صدای تقتق دندانهایش را به وضوح میشنیدم، در کمال ناباوری دیدم که حمید کاپشن نظامیش را بدون هراس از بازخواست شدن از سوی پایگاه و بیتوجه به سرمای کردستان از تن بیرون آورد و به دور پیرمرد سیگار فروش پیچید.
برادر شهید زرگوشی به نقل از همرزم این شهید بیان داشت: به حمید گفتم: اگر از پادگان بفهمند جریمه میشوی، فردا عملیات است و تو میخواهی بدون تن پوش زمستانی به دل دشمن بزنی؟ قبل از اینکه بتوانی از خودت دفاع کنی یخ خواهی زد، زرگوشی با اطمینان به من نگاه کرد و گفت: امیدوارم که مشکلی پیش نخواهد آمد، نمیتوانم به راحتی از کنار درد و آلام مردم رد شوم. به پادگان برگشتیم و موضوع را گزارش دادیم، الحمدالله مشکلی پیش نیامد و یک ژاکت نظامی به حمید تقدیم شد.
نظرات شما عزیزان: